فقط ۲۴ ساعت

تنها ۲۴ ساعت زمان به انتهای عمرتون باقی مونده

چیکار میکنید؟؟؟چه حس و حالی دارید؟؟

 

۱-اولش کلی گریه میکنم و سجاده ی دوست داشتنی مو باز میکنم و نماز میخونم و از خدا طلب مغفرت خواهم خواست

بعد ییهووووووو در حین نماز خوندن( مثه همیشه)یادم میاد که ای باااااااااااااابا حاجتای سه گانه ی مکه م چی بود و مگه نه اینکه اون حاجات قبوله

۲- پس نماز شکر به جا میارم 

۳-به همه ی دوستام و آشناها زنگ میزنم و حلالیت میخوام و دعوتشون میکنم فردا بیان تشیع جنازه( خب خواستین بیایین نخواستینم نیایین دیگه ) و به بعضیا میگم که چقدر دوسشون دارم و داشتم و اگه اذیتشون کردم فقط برا این بود که یه جورایی زرافه ایی عمل کردم

۴-وصیت نامه مو مینویسم و حسابای بانکیمو خالی میکنم. مقداری از وجوه رو میریزم به حساب سامان و کسانی که میدونم نیازمندند. از بابام میخوام چند نفر مستحق رو شناسایی کنه و ...  مقداری از وجوه رو هم به چنتا بچه بی سرپرست میبخشم( انقدر دوست داشتم بتونم ۲تا بچه به فرزندی قبول کنم)

۵-تمام ساعات و لحظه هامو با باباو مامانم میگذرونم اگرچه دوست داشتم خیلیا در کنارم میبودند

۶-برای گناهان زیادی که انجام دادم طلب مغفرت میکنم و لحظات آخر عمرم رو بانادعلی و دعای معراج و یس و تبارک میگذرونم

۷-دست پدرو مادرمو میبوسم و ازشون تشکر میکنم . بهشون دلداری میدم و ازشون میخوام توی قبر برام اون نادعلی که جلو ماشین آویزون کردم و : وان یکاد"ی که مجتبی بهم کادو داد رو توی قبر برام بذارن

۸- نیم ساعت به مرگم به ۲ نفر زنگ میزنم نمیدونم شاید هردونفر یکی باشن

به اولی میگم که خیلی دوسش دارم اما هیچ وقت غرورم اجازه نداد مستقیم بهش بگم اگرچه به هزاران راه میتونست بفهمه(چقدر بده که آدم مغروری باشی)

و به دومی میگم: سعی کن دیگه به کسی ظلم نکنی و اگر عرضه ی مرد بودن نداری احساس آدم رو به بازی نگیر(چقدر از مردای بی عرضه که نمیتونن حرفشونو بزنن و تلاششون رو برای بدست آوردن خواستشون انجام بدن بدم میاد)

 

و در آخر در حالیکه چند دقیقه ایی به پایان عمرم مونده دست مامان بابامو میبوسم و رو به قبله میگم:

لبیک الهم لبیک

لبیک لاشریک لک لبیک

ان الحمدو.....

و اشهدت

 


بعدن نوشت:
دستم یه مقدار آسیب دیده فکر نمیکنم شکسته باشه اما خب ... و در ضمن یه مسابقه ی کوچولو دارم که باعث میشه کمتر بیام 
اگه نتونستم بیام شرمنده

 

دعا کنید دستم چیزیش نباشه . آخه با دست علیل چطور برم عروسی ؟؟؟اونم کوجااااااااااااااااا اصفهون(با لهجه ی اصفهونی نمیگم که بقیه نخندن)